فروردین ۲۴, ۱۳۹۵ تجارب شخصی, فکری ۷
یکی از خاطراتی که در پایان سال۱۳۹۴ و آغاز سال ۱۳۹۵ برایم پیش آمد جراحی یک آبسه بود.
تقریباً یک هفته پیش از تحویل سال آبسه ای کوچک روی کمرم پدید آمد که به فاصله چند روز متورم و دردناک شد.
چهارشنبه آخر سال در هوایی بارانی به صورت اورژانسی برای جراحی به بیمارستان مراجعه کردم و با یک جراحیِ بی حسی آبسه را از من جدا کردند یا برعکس من را از آبسه جدا کردند.
با اینکه همیشه معتقد بودم انسان باید در شرایط سخت قوی و محکم باشد اما برای دقایقی نگران و اندوهناک شدم در فکر فرو رفتم. با این وجود به خداوند امید داشتم و می دانستم در کنارم هست مثل لحظاتی که می دیدمش و لحظه هایی که بود، اما من نمی دیدمش. خودم را جمع و جور کردم زیرا نشان دادن کوچک ترین ضعفی باعث می شد پدر و مادرم آزرده و رنجیده شوند و برایشان سخت بگذرد خصوصا پدرم که حساس هستند، پس با توکل به خدا لبخندزنان زیر تیغ جراحی رفتم.
بعد از عمل، زخم باید هر روز توسط پرستارهای محترم شست و شو داده و پانسمان عوض می شد. متأسفانه پرستارها این کار را به خوبی انجام نداده بودند و هنگامی که پزشکم زخم را بررسی کرد خود دست به کار شد و انگار با تمام نیرو باند را روی زخمم می کشید. تا به حال چنین دردی را تجربه نکرده بودم. آنجا بود که در میان درد، اشک و فریادهایم باز هم یاد خدا بود که در ذهنم می پیچید.
چقدر به او نزدیک شده بودم! چقدر بیش از پیش حسش می کردم! نه به این خاطر که در سختی و بلا یادش کنم نه! همین که باشد و اجازه دهد حسش کنم برایم کافی بود.
پس از اتمام کار و حین رفتن به منزل مثل هر روز سر شوخی و خنده را با خواهرهایم باز کردم، پر از روحیه!
شاید بگویید اغراق است اما گاهی خدا را سپاس می گویم که این بیماری را به من هدیه داد چون در کنارش چیزهای بسیاری به دست آوردم…
نخست خدایم را که مدتی بود مثل گذشته با او نبودم و کمی فاصله میانمان افتاده بود.
گاهی حس می کنم خداوند با هر ضربانِ قلب در رگ هایم جاری می شود و با هر نفَس، آشکارا در ریه هایم رفت و آمد می کند.
سپس خانواده ام که فهمیدم چقدر دوستم دارند و کنارم هستند و چقدر برایم عزیز هستند.
همچنین قدر نعمت عافیت و سلامتی را درک کردم و اندکی حال بیماران را فهمیدم و چیزهایی دیگر که اینجا مجال سخن گفتن نیست.
ستایش برای خدا پروردگار جهانیان است.
نویسنده: زهرا مرعشی
شهریور ۲۱, ۱۳۹۵ ۲۸
شهریور ۰۷, ۱۳۹۵ ۱۶
خرداد ۰۵, ۱۳۹۵ ۱۷
اردیبهشت ۱۱, ۱۳۹۴ ۵
دیدگاهها برای گلچین فرهنگی ۲ بسته هستند
دیدگاهها برای گلچین فرهنگی ۱ بسته هستند
نظرات بسته شده است
باریکلاااا دوستی 🙂
شجاعت و صبرت همیشه قابل تحسینه..
ان شاءالله که همیشه شاد و سرحال ببینمت مای بست فرند من :-*
چه عنوان برازنده ای داره این خاطره . وری وری گود 🙂
ان شاءالله همه مون قدر سلامتی مون رو بدونیم و شکر قولی ،قلبی و عملی را فراموش نکنیم.
چقدر عالی که در شرایط سخت به گوهری گرانبها رسیدین ، قدر این صفت خیلی خیلی خوبتون رو بدونین.
برداشت نیک داشتن از محصولی ناسالم کار بزرگان است.
ان شاالله همیشه سلامت و شاد به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید.
التماس دعا
هیچ کار خدا بی حکمت نیست همین بیماری خودش حکمت دارد چون قدر سلامتی را بهترمی دانیم وباعث میشود نزدیکان خود رابهتر حس کنیم امیدوارم همیشه سلامت باشید.
همون داستانیه که میگن هر جی یه حکمتی داره ها
بیماری شمام حکمتهایی داشته…
آرزوی تندرستی و زندگی توام با یاد اون بالایی دارم براتون
تلنگر خیلی خوبی برای همه ما بود.هر کس در طول زندگیش ممکنه از این دست اتفاقات براش بیوفته خیلی خوبه که مثل شما بهش توجه کنه.
موفق و سلامت باشید.
Onvane binaziri entekhab kardin ,un ghesmati ke hamishe ,to har sharayet yade parvardegar bodin kheili ro man tasi guzasht omid varam hamishe saalem sarbuland pirooz bashid , be omdi rozi ke hame ma yade parvardgarar bashim to har sharayeti mesle sarkar khanum marashi